تو خیلی حالیته حالیته؟ حالیتهیه نگا بکن رخی به ما بنما که می بینیمت انگاری خورشید تابیده بذا همه بدونن که چقد حالیته نماز ما قضا نشده ماسیده گاو ما از کرگی زاییده بیا تا واسه یه بار هم که شده بگیم تو کویرمون بارون باریده می تابی، حرارت بزرگی، مساحت تو دوری، جلوتر ستاره، مسافت مردم، تماماً نفهمن، بی سوادن تو عالم، برتر از ریشه، اساساً نورانی شدی، سخته دیدنت بهمون نشون بده سهم کی غمه سهم کی روزه، سهم کی شبه اگه خواستی به دشمنا دست بدی، نده بالاخره معلوم می شه می رن سمت کی همه به منتقدا جواب منطقی نده آدم عاقل مخالفت حرف نمی زنه به قطاری که واساده کسی سنگ نمی زنه
چیه؟ فکر کردی این جوری فقط جنگ می شه؟ دل یه سری تا ابد سنگ می شه؟ مخالفت از ریشه با تبر قطع می شه دنیامون قشنگ تر می شه همه رو به پیشرفت یه عقیده با زور بیشتر فکر کردی به عقل بشر قد می ده؟ تو باید راهو نشون بدی بقیه پیش مرگ بذا بگن دگمی حالیشون نی تو خودت حکمی خودت باش وقتی عصبانی می شی، اگه فحش ندی حرفت رک نی یه پتکی فحشات فحش نی همه می دونن از رو دل سوزیه، چون دنبال رشدی واسه خودت توجیهش کن کسی رو هم کشتی اینا رو هم جدی گرفتی یعنی حالت خوش نی